شاهد کملطفی به آثار ملی و بومی هستیم
مصاحبه ایسنا در تاریخ
یک نویسنده و کارگردان تئاتر درباره تئاتر و زمینه نمایشهایی که در عین مدرن بودن، به ارزشها پایبند هستند، سخن گفت و گلایههایی را نیز درباره حمایت نکردن مسئولان از اینگونه آثار مطرح کرد.
به گزارش ایسنا، مهرداد کوروشنیا – کارگردان تئاتر – از سال ۱۳۸۲ به نوشتن ۱۰ نمایشنامه، کارگردانی و اجرای کارهایش و پیش از آن نیز به اجرای آثار دیگر هنرمندان داخلی و خارجی مانند «چخوف» مشغول است. به گفته او، شش اثر از ۱۰ اثر اجراشدهاش در حوزه جنگ و دفاع مقدس و در حوزه رئالیسم اجتماعی قرار میگیرند که حاوی نقدهای اجتماعی همچون پدیدههای جنگ و مهاجرت یا فرار دختران از خانه است. کوروشنیا در حال حاضر به شکل هم زمان دو اثر به نامهای «مونس» و« قرار» را روی صحنه دارد.
کوروشنیا در توضیح اجرای همزمان این دو اثر، گفت: من نزدیک به چهار سال بود که اجرای تازهای نداشتم و در فاصله سال گذشته درخواستهایی را برای اجرا به تماشاخانههای مختلف داده بودم که اتفاقا دو درخواست همزمان پذیرفته شد. اجرای همزمان دو نمایش روی صحنه یک شانس و اتفاقی برای من بود، البته کار بسیار سخت و فرسایشی شد؛ اما بعدها فهمیدم تا چه میزان توانسته تأثیرگذار و خوب باشد، زیرا هر دو اثر روایتگر یک موضوع، ولی از دو منظر جداگانهاند. «مونس» درباره انتظار یک مادر برای بازگشت فرزند و «قرار» با همین موضوع اما از دید یک پدر است.
او در مقایسه این دو اثر، توضیح داد: پژوهشها و مطالعاتی که صورت گرفته و بخش عمدهای از این پژوهشها را خودم انجام دادهام، نشان میدهد که نوع انتظار مادر و پدر در جزییات و درونیات تفاوتهای بسیار زیادی دارند. شاید از بیرون شاهد انتظار یک خانواده باشیم، اما از درون نوع انتظارهای مادر و پدر متفاوت است. به بیان دیگر در این میان در بررسی مقام مادر در این نوع چالش روانی به مقولهای میرسیم که من نام آن را در اصطلاح گذاشتهام «دروغ مقدس مادرانه» که توضیح آن خود یک مقاله مجزا میطلبد، زیرا تا پیش از این، ما در هنر و ادبیات کشور از مکر و نیرنگهای زنانه سخن گفته بودیم، اما کسی نپرسیده بود دلیل این اتهام دروغگویی و سیاستپردازی برای جنس زن به کدام ریشه بازمیگردد؟
وی بیان کرد: دریافتهای من نشان میدهد که مادر بهدلیل اینکه باید آینده را بسازد و آینده هنوز متجلی نشده و تخیلی در مقابل اوست، مجبور به گفتن چیزی غیر از حقیقت میشود و این دروغ، درست، ناب و بینظیر جلوه میکند. در حقیقت دیدگاه من در برخورد با این مقوله توجیهگر و ستایشگر است، زیرا زندگی تولید میکند. در مقابل ما از پشت پدرانمان هستیم به آن معنا که پدر، حافظ و نگهبان گذشته است. پدر برخلاف مادر همه مفاهیم متعلق به گذشته را همچون شهرت، حیثیت و آبرو را به فرزند خود منتقل میکند. بهعنوان مثال پدر در برخورد با رفتن فرزند نوجوان خویش به یک مهمانی مانع میشود، چون فکر میکند اگر اتفاقی بد در این مهمانی رخ دهد به آبروی و گذشته خانواده لطمه میخورد، اما در مقابل مادر چون در اندیشه آینده است، شاید با این ذهنیت که یک آشنایی در راه است حاضر میشود حقیقت را از پدر پنهان و در مقابل فرزند را راهی کند چون در اندیشه زایش و تولید آینده است.
کارگردان نمایشهای «مونس» و «قرار» اظهار کرد: در مونس، من روی همین مفاهیم کار کردهام، جایی که مادر در فراق ۲۰ ساله فرزند رزمنده خویش دروغ مقدسی را تولید میکند، با فرزند خود زندگی میکند، برایش عروسی میگیرد، مراسم حنابندان برگزار میکند و تمام این مسائل نیز به شکل حقیقی در دنیای واقعی ما و خارج از صحنه، مستند است و ما به ازای بیرونی دارند. در سوی دیگر، در «قرار» شما فکر کنید در همین خانه پدر چه میکند؟ پدر در گذشته میماند و قرارها و مرور خاطراتش را با فرزندش در گذشته دارد. خلاصه اینکه مادر فرزند خود را در آینده و در رخت دامادی میبیند، اما پدر فرزند را در گذشته و کودکی درمییابد. هر دو نمایش ورای بررسی مفهومی ارزشی یعنی دفاع مقدس و جنگ درباره انسان ایرانی و مفاهیمی ایرانی، ملی و بومی است و در عین اینکه به اسطورهای ادبیات خودمان اشاره دارد، مسائل ایران امروز را ثبت و ضبط میکند.
کوروشنیا با بیان اینکه در تمام این آثار سعی بر این بوده تا به ارزشهای انسانی و مفاهیم ارزشمند تاریخ ایران، مسئله انسان معاصر ایرانی و… توجه وجود داشته باشد، ادامه داد: نمایشنامه این اثر برگزیده جشنواره تئاتر مقاومت شده و جزو ۱۰ اثر برگزیده جشنواره تئاتر فجر است و در سالنی مناسب و با هنرمندانی جوان و درخشان اجرا میشود، حتی در نمایش «قرار» از داستان کهن انتظار یعقوب در فراق یوسف الگوبرداری شده است. من در عجبم با وجود این همه شعار درباره حمایت از آثار ملی و بومی و مسائلی از این دست، باز هم شاهد کم لطفی هایی از سوی مسؤولان و تکرار شعارها هستیم.
وی افزود: منظور من از حمایت به هیچ عنوان کمک اقتصادی نیست، من برای این کار، از هزینه شخصی خود سرمایهگذاری کردهام، در حقیقت جوایزی را که در جشنوارهها گرفتهام خرج اجرا میکنم. درباره حمایت بهعنوان مثال باید بگویم، بستر تبلیغاتی برای اینگونه آثار وجود ندارد. هیچ امکان ویژه برای معرفی این آثار وجود ندارد. سوال اینجاست که با وجود شعارهای مسائل ملی و فرهنگی و نقدهای شدیدی که به برخی از گونههای تئاتر مدرن وارد میکنند و آن را غربگرایی میدانند، چرا باید باز هم شاهد غیبت مسئولان ذیربطی که مسؤولیت سیاستگذاری در این زمینه را دارند باشیم؟ روزانه ۸۰ نمایش در تهران به روی صحنه میرود، اما تنها تعداد کمی از این نمایشها به مفاهیم سیاستگذاریهای کلان ارزشمند فرهنگی کشور میپردازند. در چنین حالتی است که انتظار حضور پر رنگتر مسؤولان در حمایت از اینگونه آثار مشخص میشود.
این هنرمند تئاتر که در موسسه هنرمندان پیشکسوت سخن میگفت، با تقدیر از فعالیتهای این موسسه در حمایت از تولید آثار هنری هنرمندان پیشکسوت و تجلیل از کارهای هنری آنها روی صحنه یا در نمایشگاههایی که برگزار میکنند، این کار را بویژه در شرایط امروز ارزشمند قلمداد و اضافه کرد: ای کاش همانگونه که موسسهای برای حمایت از هنرمندان پیشکسوت بنا نهاده شده است، شاهد چنین کاری برای هنرمندان جوان هم بودیم، البته من خودم را جوان نمیدانم اما هنوز هم زود است به جرگه پیشکسوتان بپیوندم، اما فکر میکنم اگر همانگونه که آثار هنرمندان پیشکسوت توسط این موسسه تحت حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار میگیرد، کارهای ارزشمند هنرمندان جوان هم مورد پشتیبانی قرار میگرفت، امروز شاهد این کم لطفیها نبودیم.
Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!